چتر گسترده دیپلماسی ایران از غرب تا شرق
تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۱۷۵۱۸
دولت سیزدهم با درپیشگرفتن فصل جدیدی از دیپلماسی اقتصادی و تنوع بخشیدن به همکاریهای تجاری، کشور را در مسیر پیشرفت اقتصاد بدون توجه به تحریمها قرار داده است.
به گزارش مشرق، ۱۴ ماه گذشته را میتوان فصل جدیدی از تعاملات اقتصادی ایران و جهان تلقی کرد. روندی رو به صعود که از دولت نهم کلید خورد؛ اما این کلید طی دهه ۹۰ در دولت روحانی شکسته شد و روند همکاریهای ایران با کشورهای مختلف روند معکوسی به خود گرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از سال ۹۲ تا ۱۴۰۰ سیاست خارجی دولت به مذاکره با چند کشور محدود شد و در نهایت هم با خروج آمریکا از برجام به جایی نرسید و آنچه برای ایران برجای ماند، تکرار تجربه اعتماد به غرب و عقب ماندن از فرآیند پیشرفت اقتصادی بود که در رشد اقتصادی نزدیک به صفر و تورمهای بالای ۴۰ درصد متبلور گردید.
بازتعریف دیپلماسی اقتصادی
اما دولت سیزدهم بهمحض روی کار آمدن، طرحی نو درانداخت و زمین بازی دیپلماسی اقتصادی را از نو تعریف کرد. دولت از همان ابتدا نشان داد که بهموازات احیای ظرفیتهای داخلی، رویکرد خود را در روابط خارجی، بر توسعه و تعمیق همکاریهای اقتصادی با کشورهای دوست و همسو از شرق تا غرب دنیا با تأکید بر کشورهای همسایه و همچنین حضور پررنگ در پیمانهای منطقهای تعریف کرده است.
در پی این همکاریها، آمارهای جدید گمرک ایران نشان میدهد که تجارت ایران با همسایگان در نیمه نخست امسال از مرز ۲۴ میلیارد دلار گذشته است. براین اساس تجارت ایران و ۱۵ کشور همسایه نسبت به نیمه نخست سال قبل از لحاظ ارزش ۷ درصد رشد داشته است.
این رویکرد را به خوبی میتوان در سفرهای خارجی سیدابراهیم رئیسی هم مشاهده کرد؛ رئیسجمهور تاکنون همه سفرهایش به کشورهایی مانند روسیه، قزاقستان، ترکمنستان، تاجیکستان، قطر و... بوده است و نکته مهمتر اینکه هرکدام از این سفرها با پیوست افزایش همکاریهای اقتصادی همراه بوده است.
رئیسی همچنین با حضور در نشستهای منطقهای مانند جلسه سران عضو اکو و اوراسیا، پیام روشنی را به فعالان اقتصادی داخلی و خارجی و البته سایر کشورها ارسال کرد. نقطه اوج دستاوردهای جدید دولت هم دائمی شدن عضویت ایران در پیمان راهبردی شانگهای بود که ایران را به دوره جدیدی از همکارهای اقتصادی و غیراقتصادی با کشورهای بزرگ دنیا از جمله چین، هند و روسیه وارد کرد.
توجه به همسایگان شمالی
یکی از شرکای اقتصادی کشور در دوره جدید، کشور روسیه است. توسعه روابط اقتصادی دو طرف با سفر رئیسی به مسکو در دیماه ۱۴۰۰ آغاز شد و در ادامه با حضور پوتین در ایران و چند ملاقات دوجانبه دیگر در سفرهای خارجی ادامه یافت.
در پی توافقات رؤسای جمهور، هیئتهای مختلف سیاسی و تجاری دو طرف هم به پایتختها اعزام شدند و درباره عملیاتیشدن تفاهمهای صورت گرفته رایزنی کردند.
حالا در اتفاقی کمسابقه، یک هیئت تجاری ۱۲۰ نفره از روسیه در ایران حضور دارند تا در همایش تجاری ایران و روسیه که با حضور رؤسای اتاقهای بازرگانی و فعالان اقتصادی دو کشور برگزار میشود، درباره توسعه فعالیتهای خود رایزنی کنند.
رشد چشمگیر تجارت ایران و روسیه
غلامحسین شافعی، رئیس اتاق بازرگانی ایران روز گذشت در این نشست مشترک اعلام کرد: بر اساس آمار حجم تجارت ایران و روسیه در سال ۲۰۲۱ حدود چهار میلیارد دلار بوده است که نسبت به سال گذشته با رشد چشمگیری مواجه بوده است، لذا لازم است باتوجه به علاقهمندی مقامات عالیرتبه دو کشور در جهت گسترش روابط و شناسایی فرصتهای موجود در دو کشور گامهای عملیاتی همانند حضور بزرگترین هیئت تجاری روسیه در ۲۰ سال گذشته در ایران برداشته شود.
به گزارش خبرگزاری فارس، وی با تأکید بر اینکه باید همکاریهای لازم در جهت رفع موانع تجاری دو کشور برداشته شود، گفت: امضای توافقنامه تعرفه ترجیحی ایران با اتحادیه اوراسیا خط جدیدی را در گسترش روابط تجاری ایران با کشورهای منطقه ایجاد کرده است و با اجراییشدن تجارت آزاد ایران و کشورهای اتحادیه اوراسیا بخش بزرگی از موانع تجاری حل میشود.
رئیس اتاق بازرگانی ایران افزود: ایران از کریدور شرق- غرب و بندر چابهار میتواند استفادههای مهمی در زمینهسازی همکاری تجاری با کشورهایی مانند هند و کشورهای عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا انجام دهد.
در انتظار اجراییشدن توافقنامه تجارت آزاد با ایران
سرگی کاترین، رئیس اتاق بازرگانی و صنعت فدراسیون روسیه هم در این همایش اظهار کرد: مسیر دستیابی به تجارت ۴۰ میلیارد دلاری میان ایران و روسیه طراحی شده و فعالان اقتصادی دو طرف منتظر اجراییشدن توافقنامه تجارت آزاد هستند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، وی از تلاش برای توسعه روابط بین تجار ایرانی و روسی سخن گفت و تأکید کرد: تصمیماتی در اتاق روسیه برای افزایش سطح مناسبات با طرف ایرانی طراحی و بیش از ۱۰۰ نفر را در این سفر همراه کردیم تا بگوییم که بیشترشدن روابط با ایران تا چه حد برای روسیه مهم است.
کاترین حضور این تعداد تاجر روسی در ایران را یک رکورد برشمرد و تصریح کرد: فعالان اقتصادی دو طرف منتظر اجراییشدن توافقنامه تجارت آزاد هستند و چشمانداز ۴۰ میلیارد دلاری را برای خود در ارتباط با ایران در حوزههایتک، کشاورزی، گردشگری و غیره طراحی کردیم.
او توسعه کریدور شمال- جنوب را بسیار ضروری خواند و آمادهشدن زیرساختها در این بخش را خواستار شد.
همکاری با ونزوئلا از صادرات خودرو تا کشت فراسرزمینی
دیپلماسی اقتصادی دولت سیزدهم علاوهبر همسایگان، در غربیترین کشورها نیز امتداد یافته است. مهرماه امسال نخستین پالایشگاه فراسرزمینی به نام الپالیتو در ونزوئلا راهاندازی شد تا با پالایش روزانه ۱۰۰هزار بشکه نفت خام میدانهای ایران در این پالایشگاه، زمینه خنثیسازی تحریم و اجرای سیاستهای اقتصادی فراسرزمینی عملیاتی شود. این اتفاق پس از آن رخ داد که نیکلاس مادورو رئیسجمهور این کشور، خردادماه امسال پس از ۶ سال با دعوت رسمی سید ابراهیم رئیسی سفری دو روزه به ایران داشت و اسناد همکاریهای متنوعی را امضا کرد.
حالا در ادامه توافقات صورت گرفته، هیئت دیگری از ونزوئلا به ایران آمده و با هیئت ایرانی به مسئولیت محمدرضا آشتیانی، وزیر دفاع دیدار کرده است.
صادرات ۱۰۰ هزار خودرو
ایران و ونزوئلا در جریان اجلاس کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی اخیر به توافقاتی دست یافتند که از آن جمله صادرات ۱۰۰ هزار خودرو از ایران به ونزوئلا در مدت پنج سال است.
همچنین رامون بلاسکز، وزیر حملونقل جمهوری بولیواری ونزوئلا در این اجلاس گفت: اعلام آمادگی میکنیم که بالغ بر ۵۰۰ هزار هکتار زمین را در اختیار جمهوری اسلامی ایران برای کشاورزی و دامداری قرار دهیم. این سخنان بلاسکز نویددهنده فرصتی بزرگ برای اجرای سیاست راهبردی کشت فراسرزمینی و تأمین امنیت غذایی کشور است.
علاوهبر اینها وزیر دفاع از توافق ایران و ونزوئلا برای راهاندازی خطوط هوایی و کشتیرانی خبر داد و رضا محتشمیپور، معاون امور معادن و صنایع معدنی وزارت صمت نیز گفت که ایران برای تأمین فناوری معدنی موردنیاز ونزوئلا آمادگی دارد.
تجارت ۱۰ میلیارد دلاری ایران و چین در ۷ ماه
ایران در تنوعبخشی به مبادی و مقاصد تجاری خود، نگاه ویژهای هم به شرق داشته است. مبادلات تجاری ایران و چین در هفت ماهه نخست سال جاری میلادی با رشد ۲۲ درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل مواجه شد و به مرز ۱۰ میلیارد دلار رسیده است.
واردات چین از ایران در ۷ ماه نخست ۲۰۲۲ به ۴میلیارد و ۴۷۰ میلیون دلار رسیده که این رقم با رشد ۲۳ درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل مواجه شده است.
همچنین صادرات چین به ایران با رشد ۲۲ درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل مواجه شده و به ۵ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار رسیده است.
برایناساس روشن است که دولت سیزدهم همچون سالهای گذشته همه تخممرغهایش را در سبد اروپا و آمریکا نچیده و طیف وسیعی از همکاریهای اقتصادی با کشورهای مختلف را تعریف کرده و بهاینترتیب با حرکت در مسیر خنثیسازی تحریمها، دست خود را مذاکرات سیاسی هم پر کرده و بهجای امید بستن به لبخند غربیهای بدعهد، به توان داخلی و همکاری با کشورهای همسو اتکا کرده است.
منبع: کیهانمنبع: مشرق
کلیدواژه: قیمت مسکو غلامحسین شافعی سیدابراهیم رئیسی اتحادیه اقتصادی اوراسیا جمهوری اسلامی ایران دولت روحانی مشرق دولت سیزدهم آمریکا خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت همکاری های اقتصادی دیپلماسی اقتصادی فعالان اقتصادی ایران و روسیه میلیارد دلار دولت سیزدهم تجارت ایران تجارت آزاد اجرایی شدن توافق نامه اقتصادی دو همکاری ها دو کشور سال قبل دو طرف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۱۷۵۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله گازانبری امارت طالبان به تعهدات آبی با ایران
به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه فرهیختگان، روز یکشنبه ۹ اردیبهشتماه در گزارشی با عنوان «تفاوتی بین استراتژی امارت با دوران غنی نیست» به موضوع عدم پرداخت و رهاسازی کامل حقابه سیستان توسط طالبان حتی در این روزهای پربارش پرداختیم. این در حالی است که علیرغم تمام هشدارها درباره وضعیت وخیم آبی در جنوب شرق ایران که ناشی از مسدود بودن راههای آبی به این قسمت است، همسایه شرقی همچنان در حال انجام پروژههای آبی روی رودخانههاست. به همین منظور عملیات تکمیل پروژه سد «پاشدان»، از سدهای بزرگ افغانستان در مرز با ایران و در مسیر هریرود، با حضور ملا عبدالغنی برادر، معاون نخستوزیرو عبدالطیف منصور، سرپرست وزارت آب و انرژی طالبان در هرات آغاز شده است. کارشناسان حوزه هیدروپلیتیک معتقدند که با ساخت و بهرهبرداری از این سد در بالادست هریرود، تنش آبی در ایران و ترکمنستان تشدید خواهد شد. در همین رابطه با محمدنبی جلالی، پژوهشگر دکتری منابع آب دانشگاه تهران گفتگو کردیم که در ادامه میخوانید.
ردپای هندوستان در هریرود
با توجه به اینکه مناقشه رودخانه فرامرزی هریرود با تکمیل سدهای و کانالها در بالادست افغانستان وارد فاز جدیدی خواهد شد، این مناقشه و بهخصوص سرمایهگذاری هندوستان در حوضه هریرود و پروژههای آتی شان مورد توجه خواهد بود. محمدنبی جلالی، پژوهشگر دکتری منابع آب دانشگاه تهران و عضو هیات اندیشهورز هیدروپلیتیک و دیپلماسی آب بنیاد نخبگان کشور درباره این مناقشه گفت: «بهطور کلی شاید بشود سرمایهگذاری هند در پروژههای آبی و غیرآبی افغانستان را در میراث استعمار جستوجو کرد؛ وقتی تاریخ هند بهخصوص یک قرن اخیر را مرور میکنید تا سال ۱۹۴۷ مستعمره بریتانیا بود و بعد با هند چندپاره مواجه شدیم که به کشور هند و پاکستان و بعدها پاکستان شرقی (بنگلادش) تقسیم و سبب مناقشات متعددی همانند مناقشه حلنشده کشمیر میشود. از همین رو با توجه به موقعیت جغرافیایی افغانستان که در مهار آب فرامرزش دارد باعث شد این کشور بهجدیت سراغ سرمایهگذاری روی مهار این منبع برود و عملا بتواند از طریق افغانستان برای خودش اهرمهای فشار ایجاد کند. به هر حال افغانستان بخشی از ظهور و تداوم دیپلماسی آبی و عوامل سیاسی-اجتماعی در این منطقه را در سیاستهای هیدروپلتیکی که با توجه به موقعیت بالادستی که در چهار حوضهاش دارد میتواند پیش ببرد. البته موضوع فقط مربوط به ایران نیست؛ رودخانه فرامرزی کابل که در نزدیکی آتوک در پاکستان به رود سند منتهی میشود، خودش پتانسیل مناقشه آبی عظیمی را دارد. جالب است که همین مناقشه هم شاید به تعیین مرز استعماری خط ریورند ۱۸۹۳ برگردد که بریتانیا برای در امان ماندن هند شرقی از نفوذ شوروی به قبایل پشتون خودمختاری داد، حتی ردپای بریتانیا در مناقشه هیرمند بهوضوح قابل مشاهده است. جایی که مرز سیستان درونی و بیرونی را گلداسمیت بریتانیایی تعیین میکند و خاوریترین دلتای رودخانه هیرمند را بهعنوان مرز بین دو کشور قرار میدهد. گذشته از ردپای ناخجسته استعمار؛ هند با تقریبا دو میلیارد دلار پنجمین کشوری است که بیشترین سرمایهگذاری را در پروژههای آبی و غیرآبی افغانستان انجام داده؛ از بورسیه تحصیلی بگیرید تا استخراج معادن و.... اما در زمینه پروژههای آتی، نمیخواهم به این موضوع ورود کنم که امارت اسلامی بهجدیت دنبال این است که با مهندسی اجتماعی تحت پروژههایی همچون «قوشتپه»، مهاجران اخراجی پاکستان را در «آمودریا» که منابع دستنخورده عظیم انرژی را دارد بارگذاری کند، فقط میخواهم از یک پروژه دیگر تحت عنوان TAPI بگویم که به دلایل ناامنی در افغانستان به تعویق افتاده بود. درباره اهمیت این پروژه همین کافی است که بوش زمان حمله به افغانستان میگوید تکمیل استراتژی جنگ ما تکمیل پروژه تاپی است که قرار است گاز ترکمنستان را از طریق افغانستان به پاکستان و هند انتقال بدهد و هدفش تامین سالانه ۳۳ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی به جنوب آسیاست.
همین چندروز قبل آقای «آمانوف»، رئیس اجراییه شرکت خط گاز تاپی، در مجمع سرمایهگذاری انرژی ترکمنستان در پاریس اعلام کرد که ترکمنستان به تکمیل بخش خود از پروژه لوله گاز تاپی متعهد است. ضمنا این نگرانی هم وجود دارد که این لوله گاز جایگزین مسیر طرح خط لوله گاز صلح بین ایران و پاکستان و هند هم باشد، یعنی عملا علاوهبر اینکه منابع آب را مهار میکند بهجد دنبال این است که وابستگیاش را به منبع انرژی ما کم کند. به نظرم پرواضح است که به سرانجام رساندن این پروژهها موقعیت ویژهتری در مذاکرات به طرف افغانستانی میدهد.
ماجرای ابرپروژه سد سلما در بالادست رودخانه هریرود
این پژوهشگر درباره ابر پروژه سد سلما که کمی بعد از استقلال هند از بریتانیا پروژه سد سلما با حمایتهای این دو کشور در زمان داوودخان شروع شد گفت: کمی بعد از استقلال هند از بریتانیا، پروژه سد سلما با حمایتهای این دو کشور در زمان داوودخان شروع شد، ولی به دلیل ناآرامیهای داخلی فراز و فرودهایی داشت تا نهایتا در دوران رئیسجمهور غنی در ۱۳۹۵ با ظرفیتی حدود ۶۵۰ میلیون مترمکعب و با حمایت مالی ۳۰۰ میلیونی هند به بهرهبرداری رسید. جالب است که نخستوزیر، آقای مودی قبل از افتتاحیه بند سلما به ایران میآید و توافقنامه چابهار را امضا میکند و هنوز بعد از سالها خلف وعده کار واقعی انجام نشده است. همچنین در مراسم افتتاحیه سد سلما میگوید: «این پروژه راه صلح برای همگان را انتخاب کردم.»
شاید کسی با این نکته موافق نباشد و نگاهم به مناقشات بین کشورها کمی رئالیستی است، اما به این روند باید دقت کرد. استعمار کهن روزگاری هند را با ابزار زور و حمله نظامی تسخیر کرد و امروز فقط شیوه استعمار متفاوت شده و با مصادره واژه صلح و استخدام مجریان، همان شیوه قبلی را در کشورهای دیگر دنبال میکند. واقعیت این است که سایه استعمار همچنان هم بر سر مسائل و رفتارهای دولتها حاکم است و اصطلاحا «استعمار پوست انداخته» و حال «استعمار نوین» به شیوهای دیگر به دنبال تسلط و نادیدهگرفتن حق ملتهاست.
در عصر حاضر اگر کمی حواسمان جمع باشد متوجه میشویم که استعمار فرانو چطور بر باور و منش ملتها و هویتشان بهطور نامحسوس و بدون اینکه خود استعمارگران یا حتی مجریان بومی حضور مرئی داشته باشند چنگ میزند تا مناقشات آبی و غیرآبی را تشدید کند. شاید اهمیت دیپلماسی عمومی در مناقشه آبی مثل مناقشه هیرمند و هریرود در گذر زمان با تکمیل کانال و بندهای انحرافی و وابسته کردن جامعه محلی بالادست به این منبع حیاتی روشنتر شود؛ در زمانی که عملا ماهیت مناقشه از دولت-دولت به دولت-مردم شیفت پیدا کرد.
واقعا نمیخواهم شرایط را اورژانسی نشان بدهم. چون اولین کاری که در این شرایط میکنیم تراشیدن پروژه اورژانسی با پول بیتالمال است. در واقع میخواهم توجه کنیم که در آستانه حذفشدگی قرار داریم و مورد هجمه استعمار آبی هستیم و امروز هیچ چیزی مثل عنصر زمان مهم نیست.
حقابه تاریخی هیرمند تقلیل پیدا کرده است
مناقشه آبی میان دو کشور، قدمتی به تاریخ افغانستان دارد و در سالهای اخیر به بحرانی جدی تبدیل شده. جلالی درباره رهیافت برون رفت از این شرایط تضاد منافع گفت: «نگرانی عمیق این است که کشورهای دیگر در نتیجه پرداختن صحیح به شکستهای دیپلماسی آبی شان در گذشته و بازتعریف نحوه همکاری درمورد مسائل آبهای فرامرزی، راهی برای آینده دیپلماسی آبی شان ترسیم کرده اند و سوال این است که آیا ما به این درک رسیدهایم که اگر بگوییم «در دیپلماسی آب چندان موفق نبوده ایم» متهم به تحریف واقعیت نشویم؟ البته موافقم که فضا آنچنان هم تاریک نبوده و نیست؛ اما اگر بپذیریم حقابه تاریخی معاهده هیرمند در صد و اندی سال و در طول تاریخ روابط بین دو کشور ایران و افغانستان تقلیل پیدا کرد تا نهایتا به ۱۶ درصد رسید یا طی دوران تکمیل سد انحرافی کمال خان، که هرچند تلاشهایی شد و حتی اخیرا دکتر ظریف هم در مصاحبه شان اذعان داشتند که با علم به اینکه سد انحرافی کمال خان برای منحرف کردن سیلاب است و حقیقتا هم همین است، وارد گفتگو شدند، اما بلاخره باید بپذیریم که علی رغم تلاشهای دستگاه دیپلماسی، نتوانستیم احداث این بند را به تعویق بیندازیم و سد انحرافی کمالخان تکمیل شد.
سوال اساسی این است که مصر چگونه در مناقشه رود نیل با اتیوپی و سودان توانست سالها احداث سد رنسانس (النهضه) را به تعویق بیندازد؟ از چه ابزارهایی استفاده کرد؟ از سد کمال خان که گذشت، اما قرار است برای سد بخش آباد روی سرشاخه فراه رود در آینده چه اتفاقی بیفتد؟ چه ابزارهایی برای به تعویق افتادن احداث سد بخش آباد -که میخی است بر تابوت کمارفته سیستان- داریم؟ نکته اساسی این است که حتی افغانستان با اندوخته تجاربش فارغ از اینکه چه دولتی و حکومتی مستقر باشد مشخص کرده راهبرد هیدروپلیتیکی اش در مواجهه با مناقشات با همسایگانش چیست. اما ما با توجه به وضعیت هیدروپلیتیکی خاصی که داریم و در جایی بالادستی، در جایی میاندست و در جایی پاییندست هستیم و تک تک این رودخانههای فرامرزی چالشها و بازیگران متعدد خودش را دارد، چه راهبرد هیدروپلیتیکی و ابزار قدرتی داریم؟ مثلا روی هم همین رودخانه هریرود در قسمت پایین دست با ترکمنستان چالش جدی بازسازی کانال «قرهقوم» را داریم یا راندمان پایین آبیاری در بخش کشاورزی را داریم.
در قسمت بالادست با طرف افغانستانی با توسعه یکجانبه سد و کانال هایش بدون توجه به آب مورد نیاز پایین دست مواجهیم و حتی هیچ توافقنامهای روی این رودخانه فرامرزی با افغانستان نداریم. ما هنوز مشخص نکرده ایم چه دکترین هیدروپلیتیکی خاصی برای این حوضههای فرامرزی داریم. همچنین اخیرا در لحظات آخر بعد از سالها گزارش کمیسیون تلفیق برنامه هفتم توسعه با تصویب بند الحاقی ۱ ماده ۳۹ موافقت کرد که «نقشه راه دیپلماسی آب در چهارچوب دیپلماسی کلان کشور» تهیه شود؛ ضمن اینکه آیا این هم سندی است که قرار است به بایگانی برود یا سندی است که درنهایت قرار است یک دکترین برا حوضههایی با چالشها و بازیگران متعدد تجویز کنیم؟ در دکترین ما نسبت دیپلماسی انرژی ما با مناسبات و تعاملات هیدروپلیتیکی آبهای فرامرزی قراره دیده میشود؟ فرهنگ چطور؟ ترانزیت چطور؟ چابهاری که کانون رقابت هند و چین است؟ آیا با هند ادامه بدهیم که ۸ سال بدعهدی مکرر کرده آن هم با ۸۵ میلیون دلار؛ در چنین پروژه راهبردی، نمیبایست چند میلیارد دلار قرارداد باشد؟ اینها فقط سوال است.
توقع دارید حس گل پیروزی ایران مقابل استرالیا را داشته باشیم؟
این پژوهشگر درباره میزان حقابهای که این روزها رهاسازی شده گفت: «اجازه بدهید این نکته را هم یادآوری کنم؛ ما هم حقیقتا خوشحالیم از اینکه اندک آبی از حقابه ایران را دریافت کردیم ولیکن اینکه در تریبون رسمی یک نهاد رسمی اعلام میکنیم تا این لحظه اینقدر از حقابه هیرمند رهاسازی شد، این ابزار قدرت است؟ این دیپلماسی عمومی است؟ واقعا هم شاید توقع داشتند ما حس گل پیروزی ایران مقابل استرالیا در جام جهانی ۱۹۹۸ را تجربه کنیم!
وقتی ابزارهای قدرت مصر در تعویق احداث سد رنسانس را بررسی میکنید که چه کرد، یکی از ابزارهای بسیار مهمش همین بهکارگیری صحیح از دیپلماسی عمومی بوده است. ولی ما از این ظرفیت کمنظیر دیپلماسی عمومی بهدرستی استفاده نمیکنیم.
شاید زمانی سازش مبتنیبر مذاکره «برد-برد» حداقل در سطح فکری ایده جذابی بوده تا به یک نتیجه دوجانبه سودمند برسیم؛ اما واقعیت جهان امروز حقیقتا متفاوت شده است. کشورها اصولا حاضر نیستند در مذاکراتشان سهم برابر یا کمتری از طرف مقابل برای ملتهایشان بگیرند. ما باید تجدید نظری در رویکردهایمان در مذاکرات داشته باشیم و باید به این بیندیشم که چطور در مذاکرات میتوانیم یک پای بالاتر بگذاریم و موقعیتی عالی برای خودمان و خوب برای دیگری ایجاد کنیم.
منحیثالمجموع فکر میکنم فیصله دادن به اثرات هیدروهژمونی در حوضه آبریز بینالمللی هریرود که بین چند کشور مشترک است و علیالخصوصانگیزه کشور بالادستی مثل حکومت امارات اسلامی که حاکمیت مطلق سرزمینی و توسعه یکطرفه رودخانهها را بدون توجه به پیامدهای آن در کشورهای پایین دست در پیش گرفته، حقیقتا مسیری صعبالعبور است؛ بهویژه اینکه روشن است سیاستهای دولت نوپای طالبان در راستای توسعه زیرساختهای آبی و ساخت سد و تکمیل کانالها به درهمتنیدگی این مناقشه خواهد افزود.
از طرفی دیگر این را هم در نظر داشته باشید که تقریبا جهان در حال تجربه سومین انتقال قدرت است. هرچند ایران همیشه در چنین بزنگاههایی در طول تاریخ تحت فشار بوده است؛ اما بخشی کوچکی از رهیافت را شاید در پاسخ به این سوال بشود جستوجو کرد که راهبرد کلان ما در این شرایط گذار نظام بینالملل که مشخصه اصلی آن بازتوزیع قدرت، ثروت و بازنویسی قواعد بینالمللی است، آیا این است که باید در تنهایی استراتژیک به سر ببریم یا با توجه به اینکه انزواگرایی، انفعال و عدم تعامل نه با ژئوپلتیک ایران سازگار است، نه با فرهنگ سنتی ایران، از طریق چندجانبهگرایی و ائتلافسازی مبتنیبر همکاری راهبردی به استقبال این جهان پساقطبی برویم؟ و حالا در سطوح پایینتر، چطور این کلان راهبردمان، قرار است توسعه پایدار و امنیت آبی را برای ما به ارمغان بیاورد تا دچار خفگی هژمونی نشویم؟! و چطور میشود به یک بازتوزیع مجدد قدرت بین بازیگران درگیر این مناقشه آبی دست بزنیم تا در این حوضه آبریز فرامرزی فضاها را دوباره پیکربندی و تفسیر کنیم. حقیقتا نمیدانم که آیا روزگاری میرسد که بتوانیم موقعیتی را با ابزارهای قدرتمان ایجاد کنیم که در مذاکرات آبی مان یک پای بالاتر بگذاریم و موقعیتی عالی برای خود و خوب برای دیگری ایجاد کنیم یا خیر. امیدوارم.